سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلبه ی عین.شین.قاف



آیا هست؟

تنها

آیا در این دنیا کسی هست بفهمد
که در این لحظه چه می کشم ؟

چه حالی دارم . . . ؟

چقدر زنده نبودن خوب است

 خوبه....... خوبه ................خوب . . . .



 

آب و آتش

آب و آتش

هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و . . .



 

دلواپسی

خیلی حرف دارم که بهت بگم ولی نمیدونم فایده داره یا نه.یعنی چی؟

کاش میدونستم چی تو سرت میگذره و یا لاأقل میفهمیدم منظورت أ این کارا (حذف اثیر و جواب ندادن اس و أ همه مهمتر خخخخخخخخخخخخخااااموشیدن گوشی) چیه.

تو که میدونستی وجود تو ترک درداست.

سراپا گوش بودم وقتی تو داشتی حرفی،

اما حالا که من بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی

یادم از روزی اومد که گفتی آهنگ غیر معمولی رو دوست داری.

اینقدر گوش دادم تا حفظش کنم و واست بخونم،الانم که رفتی من موندم و هدیه ی آخری که بهم دادی(آهنگ دوست دارم تو رو عاشقونه) اینم به عشق تو حفظش کردم اما فرصت خوندنشو بهم ندادی.

اونروز که زنگمو جواب ندادی و بعدش آف کردی،دوست داشتم زیبا ترین لحظه مو فقط وفقط با تو تقسیم کنم.راستش یکم بهم برخورد ولی با خودم گفتم :

هر آنچه از دوست رسد نیکوست . . . .

خیلی خودمو دلداری دادم ولی انگار یه زلزله 10 ریشتری دنیامو بهم ریخت.دلم شکست

شدم کلاف سر در گم،به قول دوستم: هرچه پرواز میکنم نمیرسم . . . نکند کلاغ آخر قصه ها شدم.

آبجی اومد تو اتاق رشته کلامم پاره شد.

(چقد باهات حرف دارم و چقدر خرابم،

کاش لاأقل بودی و میدادی یه خط جوابم،

 تو که میگفتی تا ته خط باهام هستی چرا رفتی و با درد دست و پاهامو بستی، چرا ؟ هاااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

به خدا تا به من حرفی نزنی نمیرم تو چرا واقعأ رفتی؟؟؟؟

لاأقل یه چیزی بگو، بگووووووو دوستت نداشتم، بگو أز خدام بود که تو شب و روزت نباشم.

یعنی قصدت از اول این بود که با من نمونی؟

ححححححححررررررررففففف بزن تو که اینقدر نامرد نبودی.

هی چی میگم اونکه دیگه نیس پیشم. چششششم تو این امتحان هم بیست میشم.)

اینم آهنگ یاسه که شده همدم تنهایی هام.منتظر جوابم



پنج شنبه 91/6/30 | نظر

 

حسرت نبودنت

دوستت دارم 

سلااااااااااام

سلامی به وسعت تموم نعمتای خدا

الان که دارم تایپ میکنم تازه از دانشگاه اومدم و گفتم اول احوال ستاره رو جویا بشم و واسش از مسافرتم بگم بعد خستگی در کنم.

جات خیلی خالی بود و تو لحظه لحظه سفرم به یادت بودم.

ازجاهای تفریحی تو تهران و اصفحان و . . . گرفته تاااااااااااااااااااااااااااااااااا شبای شمال و نشستن کنار ساحل و بیداری تا سپیده دم.

هر جایی که نشستم و بلند شدم گفتم جات خالی.

بگذذذذذررررررییییییم

گفته بودی برو و دیگه سراغمو نگیر.

میتررررررررررسم

هم از تنهایی

هم از اینکه با تو باشم و به جدایی فک کنم.

تو هم به جای اینکه بمونی و روزهامو همیشه روشن نگه داری همیشه مسافری و میخوای بری

گفتی اگه نمیتونی بری و فراموشم کنی مرد ومردونه بگو تا یه فکری بکنم.

میخوام بگم مرد و مردونه هستم

ووووولی بازم میترسم.

میترسم تحملم واست سخت باشه.

از بس فکرشو کردم دارم دیوونه میشم.

پشت یه وانت نوشته بود:

رفتن نبود مردی > > >> > عشق است که برگردی.

راستش حرفات ناراحتم کرد

اینکه گفته بودی:

وقتی من بهت گفتم عاشقم نشو و. . .

تو گفتی دوستت دارم تا منو از سر خودت باز کنی و از دستم راحت بشی.

خلاصه کلی از این فکرا و سوالات بی جواب که منتظر یه آدم خییره که به جواب برسونتشش.

وقتم کمه ور نه حالا حالا ها دلم باهات حرف داره.

دل مارا تو عمدأ میکنی تنگ ********* که تا جای کس دیگر نباشد

منتظر جوابم. لطفأ تو وبلاگ خودت بذار که بتونم با گوشیم بخونمش.

خدا نگه دارت باشه  

 



چهارشنبه 91/6/15 | نظر

 

عید است و دلم تنگ . . .

مگه اونجا تو آسمونا هم عید دارن؟

هنو دو سه روز أ ماه رمضون مونده. بازم مث همیشه منجم ها اشتباه کردن و به جای ماه آسمون ماه منو رصد کردن و عید اعلام کردن.

 صد بار بهت گفتم دم دمای عید أ خونه بیرون نشو .

عیییییییییییییییییدت مبارک ماه من



 






 

 

 

مرداد 91
تولد
سخنان بی جواب

 

تلنگر بیداری
طلوع دوباره
باران
یاد دوست
رسالت عشق
لب

 

 

 

RSS 2.0

.: Weblog Themes By Blog Skin :.